چشم هایم را می بندم، زمان را متوقف می کنم، مسافت ها را از بین می برم، و تو را تا ابد در آغوش می گیرم، دلم برای آغوش گرفتنت تنگ است

صفحه ی نخست
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو ماهانه
عناوین مطالب وبلاگ
حرفه ای ترین قالب هاي وبلاگ
استخاره
نسل سوخته
حرفــــِ دل یکــــ جان فدا
DVB CARDS
تبسم
مترسک
فریاد خاموش
روستای زیرک اباد
روستای کوشه
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جملات بی انتها و آدرس moji.s.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 58
بازدید ماه : 869
بازدید کل : 18883
تعداد مطالب : 188
تعداد نظرات : 186
تعداد آنلاین : 1

امکانات جانبی
theme-designer.com
جــــمـــــلات بـــــی انـــــتــــــــــهـــــــا
.یادگاری...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, و 10:54 | +

اگر عشق از جنس زبان باشد استحکامی ندارد..اما از عمق دل‌ باشد یادگاری میماند... 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.بوسه...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, و 8:41 | +

از پشت پنجره ی بخار گرفته ،

رقص مستانه ی تو را دید می زنم

باران بازیچهء سر انگشتانت

می چرخد به اشاره تو ...

و مردمک چشمانم

خسته از این همه فاصله

در پس هر پلک ،

تو را در آغوش می کشد ...

لبات ، پذیرای بوسه های مکرر باران است

و چشمانت خیره به سمت بی قراری من

بی صدا ، بی صدای ات را هم آواز می شوم

از پشت پنجره ی بخار گرفته ،

به سمت چشمانت به پرواز در می آیم

شاید باران جایش را با من عوض کند

من برقصم ، تو برقصانی و باران فقط ببارد ... 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.مهربون...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, و 21:13 | +

من خدایی دارم، که در این نزدیکی است

نه در ان بالاها

مهربان، خوب، قشنگ

چهره اش نورانیست

گاهگاهی سخنی می گوید، با دل کوچک من، ساده تر از سخن ساده من

او مرا می فهمد

او مرا می خواند، او مرا می خواهد 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.تنهایی ....
نویسنده : مجتبی در تاریخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, و 21:2 | +

شب خوابیدی تو تختت هی قلت میخوری... بعد گوشیتو بر میداری مینویسی خوابم نمیبره..... سرد میشی...بغض میکنی..... میبینی هیچکسو نداری که واسش اینو بفرستی..... تنهایی سخته...خیلی... و سخت تر از اون اینه که خودت بخوای تنها باشی تا کسی تنهات نزاره و درد نکشی 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.گناهکارم...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, و 17:10 | +


 

 

من گنهكارم...
آری...
جرم من هم عاشقی ست!
آری اما...!!!
آنكه آدم هست و عاشق نیست، كیست؟
زندگی بی عشق٬
اگر باشد!
همان جان كندن است...
دم به دم جان كندن ای دل٬
كار دشواریست، نیست؟

قیصر امین پور



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.مبهوت...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, و 13:35 | +

مبهـوت يك شـكست ، مغلوب يك اتفاق ، مصلوب يك عــشق ، مفعول يك تاوان ؛
خـرده هايـش را باد دارد مي بـرد و او فقـط خاطراتش را محكم بغل گـرفته ... 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.خسته شدم
نویسنده : مجتبی در تاریخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, و 13:31 | +

خسته شدم از آدمایی که می گن
تو خیلی خوبی
من لیاقت تو رو ندارم
بی لیاقت های عزیز
حداقل واسه دلیل رفتنتون
یه ریزه خلاقیت به خرج بدین !!! 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.مرد...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, و 10:33 | +

 

بهش توجه کن...
بغلــــــــــش کن..
اگه حتی عصـــــــــــبانیه....
حتی اگه داد میــــــــــــزنه....
مو هــــــــــاش رو نوازش کن ...
قبل از اينکه سفيــــــــــــــــد شن ...
سرش رو روی سینه ات بذار.......
بذار ضربان بی نظم قلبت رو بشنوه....
بذار دوست داشتنت رو حس کنه...
مَـــــــــــــــــرده ..
مغــــــــــــــــروره.....
ولی..
با همه مرد بودنش .........
دوست داره نوازشت رو ....
حست رو...
ظرافتت رو..........................



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.سکوت...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, و 10:2 | +

سکوت کن دلم !این جا سکوت, اجباری ست
اگر چه حرف و غزل در نگاهمان جاری ست
همیشه عشق, برایم سکوت و ابهام است
شبیه دیدن او بین خواب و بیداری ست
چه قدر پیر شدم با مرور خاطره ها
به ذهن خاطره هایم, سکوت غمباری ست
دلم شکست و غزل مرد..اه, ای مردم !
چه قدر طعنه و زخم زبانتان کاری ست!
اگر چه حرف و غزل نا تمام مانده ولی
سکوت کن دلم!این جا سکوت اجباری س
ت 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.اگه مَردی ... ؟!!
نویسنده : مجتبی در تاریخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, و 9:59 | +

اگه مَردی ... ؟!!
مَرد بمون ... اگه نیستی ... نامَردی نکن ... !!

اگه تنهایی ... ؟!!
تنها بمون ... اگه نیستی ... تنهاش نذار ... !!

اگه نجیبی ... ؟!!
نجابت کُن ... اگه نیستی ... هرزگی نکن ... !!

اگه عاشقی ... ؟!!
عاشق بمون ... اگه نیستی ... حُرمتِ عشقو نَشکَن 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.حکمت...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, و 9:50 | +

خداوندا آمدنم با تو بود
و
رفتنم نیز با تو

پس چرا تلخ ساخته ای

بگو که حکمتت چیست برایم ؟؟؟ 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.امد و شد..
نویسنده : مجتبی در تاریخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, و 9:14 | +

" آمد و شد " دو فعل اند که با یک "واو" دستهای هم را گرفته اند ...

حتی در کلام هم جایی برای " ماندن " نیست . 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.قهرمان...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, و 9:13 | +

من هم دلم سخت میگیره . من هم خسته می شوم . من هم گاهی امیدم را از دست می دهم . اما هنوز زنده هستم و تا وقتی زنده هستم حق ندارم از پای بیفتم . من قهرمان نیستم از قهرمان ها هم خوشم نمیاد درسته وقتی بچه بودم احساس های رابین هودی داشتم و یا می خواستم نقش نجات دهنده را بازی کنم ولی . . . حالا می خواهم خودم باشم . مانند خودم و برای همین حق ندارم خود را بازنده بدانم حتی اگر بازنده باشم 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.یاد گرفتم...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, و 8:57 | +

من یاد گرفته ام وقتی بغض می کنم ، وقتی اشک می ریزم ، منتظر هیچ دستــــــــــــــی نباشم ...

وقتی از درد زخم هایم به خودم می پیچم ، مرهمی باشم بر جراحتــــــــــم ...

من یاد گرفته ام که اگر زمین می خورم ، خودم برخیــــــــــزم ...

من یاد گرفته ام راهی را بسازم به صداقت ...

من یاد گرفته ام که همه رهگذرنــــــــد ؛ 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.بیا بیا....
نویسنده : مجتبی در تاریخ : دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, و 13:30 | +

شاید برای آمدنت دیر کرده‌ای

وقتی نگاه آینه را پیر کرده‌ای

دیری است آسمان مرا شب گرفته است

خورشید من، برای چه تأخیر کرده‌ای؟ 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.رفتنی...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, و 13:13 | +

ماتم از سکوت خونه
خیره به اهل زمونه
یادته که روز اول
تو بهم گفتی دیونه
***
گفتی که باهام می مونی
قدر عشقمو می دونی
حالا توی بغض حسرت
داری از رفتن می خونی
***
تو برام مثه یه خوابی
تو شبیه یک سرابی
بعد رفتنت عزیزم
تو چشام نیست تب و تابی
***
آسمون خیره به راهت
گلدونا مست نگاهت
رفتنی شدی عزیزم ؟
خدا به پشت و پناهت

 hamid zia 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.خدایا...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, و 9:1 | +

 

خدایا در این شب‌های نزدیک به عید سرِ هیچ کودکی را گرسنه بر بالینش و حسرت خرید لباس عید رو بّر دلِ هیچ کودکی در سرزمینم نذار...آمین..



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.کرکس
نویسنده : مجتبی در تاریخ : دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, و 8:55 | +

هرگز در میان موجودات مخلوقی که برای کبوتر شدن آفریده شده کرکس نمیشود. این خصلت در میان هیچ یک از مخلوقات نیست جز آدمیان. 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.
نویسنده : مجتبی در تاریخ : دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, و 8:37 | +

شب‌ها مترسک کتش را روی شانه‌ی آدم‌برفی می‌اندازد
سیگاری با هم می‌کشند
و پرنده‌ها را به هویج مهمان می‌کنند
ما که خوابیم همه با هم رفیق‌اند
ما که بیدار، دنیا دوباره سنگ می‌شود... 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.
نویسنده : مجتبی در تاریخ : دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, و 8:19 | +

پروردگارا دراین روزهاي پاياني سال 90،
به خواب دوستانم آرامش،
به بیداریشان آسایش،
به زندگیشان نشاط،
به عشقشان ثبات،
... به عهدو مهرشان وفا،
به عمرشان عزت،
به رزقشان بركت
و به وجودشان صحت،
عطا بفرما.
آمین 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.یواشکی...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, و 8:17 | +

نسل ما نسلی بود که هرگز گرمای وجود معشوق رو حس نکرد!
نسلى که یواشکی بوسید!
یواشکی نوشید!
یواشکى خندید!
یواشکى گریه کرد!
یواشکى فکر کرد!
یواشکى اعتراض کرد!
یواشکى آرزو کرد!
یواشکى درد دل کرد!
یواشکى انتخاب کرد!
و یواشکى عـاشــق شد!!!
به سلامتى"یواشکى" که اگه نبود این نسل منقرض ميشد! 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.تنها...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:, و 21:36 | +

 

آبی تر از آنم که بیرنگ بمیرم

از شیشه نبودم که با سنگ بمیرم

من آمده بودم که تا مرز

رسید ن همراه تو فرسنگ به فرسنگ بمیرم

تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبم

من دراین تنهایی تنها و بی رقیبم

گل قلبم در این بیراهه مرده

ولی باز هم به عشقت دل سپرده

من از روزی که خودمو می شناسم برای دیدنت در التماسم 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.من یاد گرفته ام
نویسنده : مجتبی در تاریخ : یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:, و 21:19 | +

من یاد گرفته ام وقتی بغض می کنم ، وقتی اشک می ریزم ، منتظر هیچ دستــــــــــــــی نباشم ...

وقتی از درد زخم هایم به خودم می پیچم ، مرهمی باشم بر جراحتــــــــــم ...

من یاد گرفته ام که اگر زمین می خورم ، خودم برخیــــــــــزم ...

من یاد گرفته ام راهی را بسازم به صداقت ...

من یاد گرفته ام که همه رهگذرنــــــــد ؛
 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.مردها...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:, و 21:16 | +

مردها...
را با سبیل هایشان میشناسند...
با قطر بازوهایشان
با کلفتی صدایشان...
با جیب های خالی یا پرشان
... ... ... ... ... ... ... ............با کفش های کهنه
یا اتومبیل آخرین مدلشان...!
اما کسی مرد ها را با قلبشان نمیشناسد
قلبی که پشت غرور مردانگی شان پنهان شده
قلبی که بزرگتر از قلب کوچک شماست
قلبی که می افتد...از دست ظریفی
قلبی که...... میشکند....آرام و بی صدا
صدای شکستنش ..پشت صدای مردانه شا
ن 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



.سادگی...
نویسنده : مجتبی در تاریخ : یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:, و 21:16 | +

چنگیز می شوم که سلاخی کنم تمام دیروزهای قشنگم را که بتازم بر تمام قاصدکهای مهاجری که از تو خبر می آورند ... امروز با همه ی دنیا قهرم اما تو صدایم کن برمی گردم ...
سادگی کودکانه ام را می بینی؟!!!!! 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
.:: ::.



صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

.

شارژ ایرانسل

فال حافظ